تفاوت های بپتیست
This article needs translation from Persian to English. This article is written in Persian. If it is intended for readers from the Persian language community, it should be contributed to the Persian Wikipedia. See the list of Wikipedias. Please see this article's entry on Pages needing translation into English for discussion. If the article is not rewritten in English within the next two weeks it will be listed for deletion and/or moved to the Persian Wikipedia. If you want to assess this article, you may want to check its Google translation. However, please do not add an automated translation to the article, since these are generally of very poor quality. If you have just labeled this article as needing translation, please add {{subst:uw-notenglish |1=تفاوت های بپتیست}} ~~~~ on the talk page of the author. |
Script error: No such module "AfC submission catcheck".
پیشگفتار[edit]
ما در فرهنگی زندگی میکنیم که اغلب انسانها تصمیمهای اساسی زندگی خود را به صورت فزایندهای بر اساس احساسات و تجربیات زندگی خود اخذ میکنند. این مهم مصداق این عبارت است که «اگر احساس خوبی داری پس آن را انجام بده»، اصطلاحی که این روزها کاربرد عمومی بسیاری در اقشار عام جامعه نمود یافته است. مسیحیت نیز در این حیطه مستثنی نبوده و غالباً احساسات و هیجانات در کنشهای ایمانی، جای اصول اساسی و تعلیمات را به خود اختصاص داده است. از آنجایی که این هیجانات و احساسات در طول زندگی مسیحی نقشی مهمی دارند و از سویی دیگر ناپایدار میباشد، اساس نظام باورمندی در ایمان مسیحی را مخدوش میسازند. کتابمقدس میگوید: «عادل به ایمان زیست خواهد نمود»،[1] نه با احساسات، زیرا به واقع ممکن نیست که با این چنین ایمانی بتوان خدا را خوشنود ساخت. (عبرانیان 11: 6)
امروزه در مسیحیت شاخههای متنوع بسیاری وجود دارد که هر یک تاریخ، عقاید و اعمال خاص خود را دارا میباشند. در این میان، سوابق تاریخی کلیسای تعمیدی (بپتیست) بسیار متنوع و غنی میباشد. مسیحیان تعمیدی معاصر عمدتاً از تاریخچه بپتیست، اعتقادات و اعمال آن به مشخص اطلاعی ندارند. کلیسای بپتیست یکی از قدیمیترین جماعات در مسیحیت پروتستان است. کلیسای سالم همواره از دوران اولیه وجود داشته و جماعتی که خود را بپتیست مینامند، پیشینۀ خود را در چیزی میدانند که ریشه در آن دوران دارد که میتوان آن را، به دلیل عدم وجود اصطلاح جامع و دقیقتری، جنبش کلیسای آزاد نامید، که در طول تاریخ مسیحیت بیان و شکل متفاوتی یافت است. اگرچه نمیتوان این واژه را به طور دقیق تعریف کرد؛ نظریۀ مربوط به منشأ بپتیستها که بیشتر مورد تایید است، عبارتند از: نظریۀ خویشاوندی معنوی آنابپتیست، نظریه اصلاحات انگلیسی و جداییطلبان که در محافل کلیسایی به آن استناد میشود. نظریه خویشاوندی معنوی آنابپتیستها توسط کسانی که رابطه معنوی بپتیستها را از طریق سلسلۀ طویل فرقه آنابپتیست دنبال میکنند و بر اساس نظریۀ دیگر بپتیستها از جدایی طلبان انگلیسی خاصی سرچشمه میگیرند که در سیاست جماعت بودند و غسل تعمید را تنها بر اساس کتاب مقدس معتبر میدانستند.[2][2]
شاید بتوان تاریخ پیدایش کلیسای بپتیست را به سال 1611 یا 1612 بازگرداند، زمانی که چند جداییطلبی به نامهای «تامس هلویس» و «جان مرتون» پس از بازگشت به انگلستان اولین کلیسای بپتیست را بنا نهادند که بر اساس اعتقاد ایشان به کفارۀ عام، ایشان را « بپتیستهای عام»[3] نامیدند. در سالهای بین 1633 تا 1638 جماعت دیگری سر برآوردند که بر اصل «کفاره محدود» باورمند بودند که ریشۀ الهیات کالوینیستی داشت که نخستین رهبر این گروه «جان اسپیلزبری» بود. به همین سبب به این گروه « بپتیستهای خاص» گفته میشود.[4] این جماعت تاثیر بسزایی بر نهضت بپتیست در انگلستان داشت[3].[5] بپتیستها در ابتدا تاریخ خود اصول اساسی را پایهگذاری کردند. اصول معمول شامل اقتدار کتابمقدس، غسل تعمید به عنوان نشانه زندگی جدید در مسیح و عضویت در کلیسا، استقلال جماعت محلی، کشیشی همه ایمانداران، و آزادی مذهبی و حمایت از حقوق بشر بود. خاستگاه بپتیستها برای قرنها در کشورهای مختلف ادامه یافت[4].[6] این گفتار به شرح و بررسی آنچه که بر شکلگیری کلیسای تعمیدی از منظر تاریخی، ساختاری و اعتقادی گذشته میپردازد.
تاریخچه کلیسای بپتیست[edit]
برخی از محققین علم الهی بر این باور هستند که کلیساهای تعمیدی یا بپتیست، فارغ از این که تحت این عنوان نام برده شوند، از دوران کلیسای اولیه وجود داشتند. اما به صورت کلی مدارک کافی بین قرون دوم تا پانزدهم برای وجود این نوع کلیساها در دسترس نیست .[7] برخی دیگر منشأ این فرقه را به آنابپتیستهای قرن شانزدهم ساکن اروپا نسبت میدهند.[8] با این حال، اکثر محققین، ریشه شکلگیری کلیسای تعمیدی را در پیوریتنهای جماعتی انگلستان یافتهاند. این افراد در دو گروه جداییخواهان[9] و استقلالطلبان[10] قرار داشتند. گروه نخست منجر به شکلگیری تعمیدیهای عام[11] و گروه دوم زادگاه تعمیدیهای خاص[12] شدند.[13]
تعمیدیهای عام[edit]
جان اسمیت (1570-1612) به سبب مخالفت با مجموعه احکام کلیسای انگلیکن که در سال 1604 توسط پادشاه جیمز اول صادر شد، موضع جداییطلبی اتخاد نمود. از این رو، به دلیل آزار دولتی طی سالهای 1607 تا 1608 به همراه پیروانش به هلند گریخت. در آنجا به این نتیجه رسید که تعمید تنها مختص ایمانداران است و نه نوزادان. از آنجایی که خود و پیروانش در نوزادی تعمید گرفته بودند، متوجه شد که باید دوباره تعمید گیرند. اما از آنجایی که هیچ مرجعی برای این کار وجود نداشت، « توماس هِلویس» خود (1550-1616) و سایر اعضای کلیسایش را تعمید داد.[14]
در این برهه از زمان، «اسمیت» دیدگاه الاهیات آرمینیوسی در خصوص مرگ مسیح برای همگان (کفاره عام) را پذیرفت. از نظر او والترلندیهای منونایت کهاز آنابپتیستهای هلندی بودند، همراستا با این نگرش بوده و اعتقاد صحیح داشتند. «اسمیت» به این نتیجه رسید که تعمید او اقدامی زودرس و عجولانه بوده است. بنابراین، به همراه 42 نفر از اعضای جماعتش تقاضای عضویت در این کلیسا نمودند. این به معنای تکرار غسل تعمید برای آنها بود.[15] برخی از این بین با تعمید مجدد مخالفت کردند و با رهبری «توماس هِلویس» در سال 1612 به انگلستان بازگشتند و نخستین کلیسای تعمیدی از بطن جداییخواهان به منصه ظهور رسید. ایشان را تعمیدی عام نام نهادند، زیرا معتقد به کفاره عام بودند.[16]
رشد کلیسای بپتیست به نحوی سریع بود که تا سال 1624 حداقل پنج و تا سال 1650 چهل و هفت کلیسای تعمیدی عام در انگلستان شناسایی شدند.[17] اما بهدلیل پیدایش مشکلات آموزهای، این فرقه در ابتدای قرن هجدهم رو به افول نهاد. با این حال، تلاشهای یک نوکیش متودیست به نام دن تیلور (1738-1816) در سال 1763 احیایی را برای تعمیدیهای عام رقم زد. اما این بازیابی برای مدت کوتاهی بیشتر دوام نیاورد.[18] یکی از علل افول این جنبش را میتوان عدم استفاده از کشیشان و رهبران مجرب در خدمات این فرقه دانست. در نهایت، پس از گذشت تنها یک نسل، تعمیدیهای عام تا حد زیادی در تاریخ به دست فراموشی سپرده شدند.[19]
تعمیدیهای خاص[edit]
مورخان سرچشمه کلیساهای تعمیدی خاص را به کلیسای JLJ مرتبط میسازند. این سه حرف نمایانگر اولین حروف نام خانوادگی سه کشیش بنیانگذار این فرقه یعنی Henry Jacob، John Lathrop و Henry Jessy میباشد.[20] «هِنری جیکوب» (1563-1624) یک استقلالطلب پیوریتن بود و معتقد بود هنوز در کلیسای دولتی انگلستان وفادارانی وجود دارند؛ با این وجود، نظام اسقفی را نیازمند یک تغییر اساسی میدید. از این رو، به عنوان یکی از امضاکنندگان «درخواست میلِناری»[21] خطاب به «جیمز اول» در سال 1603 اعتراض خود را ابراز نمود. او معتقد بود که جماعتی در بطن کلیسای انگلیکن باید نسبت به تعیین شبان و شیوه اداره کلیسای خود آزاد باشند. او بهخاطر این عقاید به زندان افتاد و در سال 1606 مجبور به ترک انگلستان شد. او مجدداً در سال 1616 بازگشت و تا سال 1622 شبانی جماعت استقلالطلبان منطقه «ساوتوُرک» در لندن را به عهده داشت.[22]
جانشین جیکوب، «جان لاتروپ» (1584-1653) بود که بهخاطر افزایش فشارهای دولتی بر پیوریتنها تصمیم به مهاجرت گرفت. پس از او، «هِنری جِسی» (1601-1663) در سال 1637 به عنوان کشیش کلیسای JLJ منصوب شد. یک سال بعد، مناقشهای در این کلیسا مبتنی بر اعتبار تعمید نوزادان به وقوع پیوست. در سندی تحت عنوان «دستنویس کیفِن»[23] شش نفر متقاعد شدند که تعمید برای نوزادان نیست. این افراد به کلیسای «جان اسپیلزبری» (1593-1668) که احتمالاً زمانی عضو کلیسای JLJ بوده است، پیوستند. آنها معتقد به تعمید ایمانداران به روش غوطهور شدن بودند و به کفاره محدود باور داشتند. اینچنین بود که نخستین کلیسای تعمیدی خاص از بین استقلالطلبان در انگلستان به ظهور رسید.[24]
پیشگامان نهضت بپتیست آمریکا از دل تعمیدیهای خاص بیرون آمدند. «راجر ویلیامز» (1603-1683) که در دانشگاه کمبریج جهت خدمت در کلیسای انگلیکن تحصیل کرده بود، پیرو جداییطلبان شد. وی بر اثر این تصمیم، متحمل فشارهای زیادی گردید که او را به هجرت به آمریکا واداشت. اگرچه هنگامیکه وارد آمریکا شد یک بپتیست به حساب نمیآمد، اما تحت تأثیر این نهضت قرار داشت. این تاثیر به قدری قوی بود که وقتی با مخالفت جماعتگراها با موعظههایش مواجه شد، از اصول این نهضت بهره جست.[25] در سال 1639 «ویلیامز» و همه اعضای کلیسایی در شهر پراویدنس مجدداً تعمید گرفتند. اگرچه از شکل تعمید آنها اطلاعاتی در دست نیست، با اینوجود این کلیسا بر اساس نگرش تعمیدی تأسیس شد. بدین ترتیب نخستین کلیسای بپتیست در آمریکا به وجود آمد.[26]
در سال 1644، تعمیدیهای خاص اولین اعتقادنامه تعمیدی را در لندن منتشر کردند. این اعتقادنامه در بستر الاهیات کالونیست تنظیم شد و دفاعیهای علیه مرجعیتشان به آنابپتیستها بود. سپس در اواخر دهه 1650، گروه جدیدی از تعمیدیها به نام تعمیدیهای روز هفتم در انگلستان آغاز به کار کردند. این افراد جماعت قابل توجهای نبودند، بلکه از دل تعمیدیهای خاص ظهور کردند. آنها در باور به الاهیات کالونیستی و کفاره خاص با یکدیگر هم نظر بودند. آنها تنها به جای روز یکشنبه، عبادت کلیسایی خود را در روز شنبه انجام میدادند. از مدافعین برجسته آنها میتوان به «ادوارد اِستِنِت» که فرزندانش نقش برجستهای در جامعه تعمیدی انگلستان در قرون بعدی داشتند، اشاره کرد.[27]
در سال 1677، دومین اعتقادنامه تعمیدی که در برگیرنده «اعتقادنامه وست مینستر» (1647) و «بیانیه ساوی» (1658) بود، تنظیم شد. در این اعتقادنامه حدود اختیارات نمایندگان انجمن در کلیسای محلی و تعمید ایمانداران تعیین شد.[28] اگرچه تنظیم این اعتقادنامه به همراه اعتقادنامه لندن در رشد کلیساهای تعمیدی خاص بی تأثیر نبود، با آغاز جنبش هایپر کالونیست در سال 1700 رو به افول نهاد. اما در نیمه دوم سده هجدهم توسط «اندرو فولر» (1754-1815) مجدداً احیا گردید و این فرقه از پیشگامان جنبش میسیونری امروزی شد. «ویلیام کَری» (1761-1834) اعلام انجیل به جهان را رهبری کرد و این جنبش رو به فزونی نهاد. سرعت این رشد به نحوی بود که از تنها چند کلیسای بپتیست پراکنده در آمریکا در سال 1700، یکی از بزرگترین فرقه این سرزمین طی یک قرن بعدی مولود گشت.[29]
نگاهی بر تاریخچه آموزه تعمید آب در میان بپتیستها[edit]
مطالعه کتاب مقدس توسط اولین جماعت بپتیست و ناراحتی جداییطلبان از غسل تعمیدی که از کلیسای مرتد انگلستان گرفته بودند، آنها را به این باور رساند که تعمید عهد جدید متعلق به ایمانداران است. بنابراین، «جان اسمیت» اول خود را تعمید آب داد که به عنوان «Se Baptis» شناخته میشود و سپس دیگران را با آب تعمید داد. روش تعمید «جان اسمیت» به صورت پاشیدن آب بود که به نظر میرسد شیوه مرسوم جداییطلبان انگلیسی در تبعید بود. اسمیت در سال 1609 در رساله خود به نام « character of the beast» استنباط کرد که نوزدان نباید تعمید آب بگیرند، زیرا هیچ حکم کتابمقدسی در این خصوص وجود ندارد و همچنین آنها قادر به اعتراف ایمان نیستند. او همچنین استدلال کرد کسانی که ایمان آوردهاند، باید با تعمید در کلیسا پذیرفته شوند، زیرا کلیسای واقعی از ایمانداران تشکیل شده است.[30]
رابطه میان تعمید آب و ماهیت کلیسا
آموزه تعمید ایمانداران در میان بپتیستها از درک آنها نسبت به ماهیت کلیسا نشات میگیرد. «دیوید تامپسون» معتقد است که یکی از برجستهترین تفاوتها در زندگی کلیساهای بریتانیا بین ربع پایانی قرن هیجدهم و ربع پایانی قرن بیستم، تغییر نگرش نسبت به مقدسات میباشد. از قرن پنجم تا اصلاحات، تعمید نوزادان تنها شکل غسل تعمیدی بود که در میان کلیساها شناخته میشد؛ سپس این نگرش توسط جناح رادیکال اصلاحات مورد نقد قرار گرفت. تعمید نوزادان در ابتدا توسط آنابپتیستها و یک قرن بعد توسط تعمیدیهای عام و خاص و انجمن دوستان با دلایل مختلف رد شد. وی میافزاید که تنشهای موجود و تاکید بر کتابمقدس، منجر شد تا الگوهای کتابمقدسی در زندگی کلیسا و بررسی تعمید نوزادان یا ایمانداران در نور جدیدی قرار بگیرد. در نتیجه ویژگی متمایز تعمیدیها، آموزه تعمید نبود بلکه آموزه کلیساشناسی آنها بود.[31]
بپتیستیها علاوه بر اینکه کلیسا را به عنوان کلیسای جهانی درک کردهاند، به الزام کلیسای محلی نیز تاکید دارند. همانطور که پیشتر اشاره شد، تعمید ایماندار نتیجه اعتقاد بپتیستیها به ماهیت کلیسا میباشد و چون کلیسا را جامعهای از ایمانداران مسیحی میدانند، لذا تعمید آب برای کسانی قابل اجرا است که به صورت شخصی توبه کرده و به عیسای مسیح ایمان میاورند. «هنری کوک» این موضوع را اینگونه بیان میکند ؛ «احکام کلیسا فقط برای اعضای کلیسا در نظر گرفته شده است.»[32] «جاناتان لی من» میگوید، « کلیسای محلی گروهی از مسیحیانی است که به طور مرتب به نام عیسا دور هم جمع شده تا به طور رسمی ناظر عضویت یکدیگر در عیسای مسیح و پادشاهی او بوسیله موعظه انجیل و آیینهای پرستشی باشند و آنرا تایید کنند».[33] در نتیجه چون کلیسا از ایمانداران تشکیل شده، پس تنها ایمانداران مجازند که تعمید آب بگیرند و از این رو توبه و ایمان پیش نیاز تعمید آب است.
بپتیستها، معنای تعمید آب را مرتبط با عیسا و کلیسای او میدانند. در نگرش بپتیستها، تعمید عملی است که توسط کلیسا به جهت تایید کردن و تصویر ساختن اتحاد یک ایماندار با مسیح به شکل غوطهوری انجام میشود و از سوی دیگر تعمید عمل یک ایماندار است که به صورت عمومی خود را به مسیح و قوم او متعهد میسازد.[34] «توماس جی نتلس» معتقد است که آب تعمید نجات نمیدهد و همچنین درغسل تعمید، فعالیت نجات مسیح آغاز، تقویت و یا حتی تکمیل نمیشود، اما از لحاظ نمادگرایی هر دو جنبه ذهنی و عینی انجیل نجاتدهنده مسیح را آشکار میکند و شهادت وجدان شخص ایماندار را که به واسطه قربانی مسیح نزد خدا پذیرفته شده است و در مرگ و حیات او با ایمان شریک شده است، به تصویر میکشد. در نتیجه به باور بپتیستها، تعمید آب تصویری از اتحاد شخص ایماندار با عیسای مسیح و تمام مواهب موجود در مرگ و قیام او میباشد و در همان حال اتحاد وی با کلیسای مسیح را به تصویر میکشد.[35]
بپتیستها معتقدند که فقط تعمید ایمانداران مورد تصدیق کلام خدا است. تعمید ایمانداران الگویی میباشد که توسط کتاب مقدس تایید شده است. «نتلس» با اشاره به موعظه پطرس در روز پنطیکاست و تعمید سه هزار نفر، به عنوان اولین تعمید پس از رستاخیز، استدلال میکند که فقط افرادی که پیام را دریافت کردند، شنیدند، فهمیدند و قادر به پاسخگویی شخصی بودند، تعمید گرفتند و کسانی که تعمید نگرفتند ایمان نداشتند. همچنین وی با اشاره به تعلیم پولس در رساله اول قرنتیان استدلال میکند که پولس به دلیل تعمید آب نبود که خود را پدر کلیسای قرنتس میدانست، بلکه این رابطه از طریق ایمان آنها به انجیلی که موعظه کرده بود، ایجاد شده بود. او نتیجه میگیرد که کلیسای قرنتس با تعمید نجات نیافته بود، بلکه با کلامی که از پیش به آنها گفته شده بود و توبه و ایمان آنها بود که متولد شدند. «نتلس» با اشاره به مواردی همچون؛ تعمید دادن سامریان و خواجه سرای حبشی توسط فلیپس، تعمید پولس رسول پس از ایمان آوردنش، تعمید لیدیه و زندانبان توسط پولس و تعمید خانواده کرنلیوس، آنها را نشان از تایید کتاب مقدس از الگوی تعلیم، ایمان و تعمید میداند.[36]از این رو بر طبق باور بپتیست که مبتنی بر تفسیر آنها از کتابمقدس است، فقط تعمید ایماندار مورد تایید میباشد.
کهانت جماعت[edit]
واژه لاتین sacerdotium جهت تعیین حالت کهانت برای شخصی است که امور مقدس را انجام می دهد. این لغت برگردان تعدادي از واژه هاي متفاوت يوناني مانند hierōsynē (کیفیت کهانتἱερωσύνη )[37]، hierateia (عمل کهانت ἱερατεία)[38] و hierateuma ( صنف کهانت ἱεράτευμα)[39] است.[40] کلمه کاهن (کشیش) نیز از واژه يوناني presbyteros به معني پير و قديمي گرفته شده و به شخصی اشاره میکند که در راس جماعت ايمانداران قرار دارد. امروزه اين واژه را مشتق از كلمه يوناني hiereus ( ازhieros به معنی تقدیسشده) میدانند. این منصب در عهد عتیق و همینطور نزد بیایمانان[41] ، به فرد مسئول در امور مقدس اطلاق می شد.[42]
«دی.ای. کارسن» میگويد كه در عهد عتيق به خاطر ساختار قبيلهای قوم، خداوند از طريق واسطهها با آنها در ارتباط بود. بطور کلی[43] دانش قوم اسرائیل از خدا و ارتباطشان با او، به همين رهبران وقفشده بستگي داشت.[44] عمل كهانت در عهد عتيق در ابتدا بر عهده رئيس خانواده بود و بعدها به قبيله لاوي واگذار شد. سپس سلسله مراتبی بهوجود آمد كه در راس آن كاهن اعظم با دو وظيفه اصلی تقديم قرباني و خدمت به تورات بود، پس از آن كاهنان و پسران هارون و بالاخره لاويان، سلسله مراتب آن را تكميل میكردند.[45] كاهنان، قوم را در پرستش درون خيمه اجتماع و بعدها در معبد یا هیکل رهبری میكردند.
پس از دوران اوليه كليسا و جفا در سه قرن نخست، با مسيحي شدن امپراطوري رم، روحانيون و كشيشان جایگاه ویژهای كسب كردند. بین سالهای 313م تا 590م کلیسای کاتولیک کهن تبدیل به کلیسای کاتولیک رومی شد، و در مواردی ساختار و قواعد کلیسا انعكاسي از سلسله مراتب امپراطوري روم گردید.[46] اين موضوع در گذر زمان منجر به قدرتطلبي، انحصارگرایی و تعاليم غلط شد. راهیابی به حضور خدا تنها از طریق آیینهای هفتگانه کلیسایی امکانپذیر بود.[47] تاكيد بر اين آموزه كه ماهيت آيينها فقط در اثر اجرا توسط كاهن یا کشیشان و اسقفان موثر واقع میشود ،منجر به جدايي روحانيون و بقیه مردم شد. بر طبق آموزه کلیسا در آن دوران، فقط کاهنان میتوانستند کلام خدا را بخوانند و آنرا تفسیر کنند. بنابراین مردم عادي از دسترسي مستقيم به خدا و كلامش منع میشدند. [48]
اصلاحگران با آموزه «مرجعیت نهایی کتابمقدس»، مرجعیت کلیسا را رد کردند. همچنین براساس آموزه «عادل شمردگی با ایمان»، آیینهای کلیسایی نیز برای نجات غیرضروری تلقی گردید. آموزه «کهانت ایمانداران»، نظام سلسله مراتبی و واسطه بین انسان و خدا را برانداخت زیرا بر اساس آن، هر ایماندار، کاهنی روحانی به شمار میرفت و میتوانست قربانیهای روحانی را به خدا تقدیم کند.[49]
دیدگاه بپتیست در مورد کهانت جماعت[edit]
بپتيستها ديدگاه واحدی درباره اين موضوع ندارند. «مالكوم يارنل» دو ديدگاه برجستهتر در سالهای گذشته را اينگونه طبقهبندی كرده است:
1. ديدگاه مشتق شده (View Formative)
2. دیدگاه پراكنده (Fragmentary View)
«جان اسمیت» کشیش بپتيست قرن هفدهم نماينده گروه اول است. او معتقد بود زمانی كه ايمانداران، قربانيهای روحانی را از طريق دعا، پرستش و اطاعت تقديم میكنند، اعمال مربوط به كاهنان را انجام میدهند. در خلال قرنهای هجده و نوزده بسياری از بپتيستها نظیر «ایزاک باکوس» و «دنیل ترنر»، همين نگرش اوليه را ادامه دادند و معتقد بودند اين اعمال كاهنانه بايد در ساختار كليساهای محلي انجام شود.[50]
در خلال قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، گروه ديگری از کشیشان بپتيست همچون «راجر ویلیامز»، «جان للند» و «فرانسیس ویلند» «دیدگاه پراكنده» را اتخاذ نمودند . ایشان بيشتر بر مفاهيمی نظير وجدان، اراده آزاد و دسترسی نامحدود شخصی به خدا تاکید میکردند. اين گروه نگران بازگشت اقتدار كليسايی به شيوه كاتوليك رومی بودند. آنها انجام اعمال كاهنانه درون ساختمان كليسا را ضروری نمیدانستند. مهمترین شخص در این گروه «ادگار یانگ مولینز» بود. وی تعلیم «شایستگی روح»[51] را مطرح کرد که دسترسی مستقیم به خدا بدون دخالت کلیسا یا کشیش را، حق همه اشخاص میدانست. [52]
دو ديدگاه ذكر شده در گردهمايي بپتيستهای جنوبي در شهر «سان آنتونيو» تگزاس در سال 1988 در مقابل هم قرار گرفتند. گروه محافظهكار قطعنامهای را تهيه كردند كه ديدگاه «مشتق شده» را تائيد میكرد. آنها معتقد بودند كه ديدگاه پراكنده ممكن است به طيف وسيعی از آزادیها شخصی منجر شود؛ به نحویکه هر ايماندار هر آنچه را خودش بخواهد، باور كند. برای پيشگيری از اين خطر سه نكته زير به قطعنامه اضافه شد؛[53]
1. قطعنامه به هيچوجه اجازه تفسير نادرست، اسطورهزدایی و حذف عناصری که به تعبیر لیبرالها ماورالطبيعه میباشند را از كتابمقدس نمیدهد
2. قطعنامه به هيچوجه با درك كتابمقدسی از نقش، اقتدار و مسئوليت كشيش یا شبان كه در فرمان به كليساي محلی در عبرانيان 17:13 يافت میشود، در تضاد نيست.
3. مطابق اعمال 28:20 كشيشان یا شبانان و مشايخ از جانب خدا برای رهبری كليسای محلی دعوت میشوند.[54]
اين قطعنامه پس از رایگيری مورد تصويب قرار گرفت. اما گروههایی که به «ديدگاه پراكنده» اعتقاد داشتند، از نتيجه ناراضی بودند. آنها میخواستند قدرت كشيشان را محدود کنند تا هر ايمانداری بتواند مستقل از كليسا فعالیت كند. اين تنش بين دو ديدگاه تا به امروز هم وجود دارد. طرفداران ديدگاه «مشتق شده» معتقدند که ايمانداران بايد هويت مشترك خود را زیر نظر كشيش و رهبران حفظ كنند؛ در حاليكه باورمندان ديدگاه «پراكنده»، عقايد دموكراتيك دارند و پاسخگو بودن ايماندار به رهبران كليسا را در قبال تفسير شخصی كتابمقدس، غيرضروری میدانند.[55]
در دهههای اخير برخی از بپتيستها تفسيری فردگرايانهتر از اين آموزه مطرح كرده و آن را «كهانت ايماندار» مینامند. بهنظر میرسد اين رويكرد به اشتباه، آزادی وجدان فردی را با كهانت جماعت مخلوط كرده است. «مالكوم يارنل» شرح میدهد كه آنابپتيستها، جدايیطلبهای انگليسي و بپتيستها، كهانت جماعت را در پرتوي متي 18: 15-20 تفسير مینمودند كه به جمع مقدسين اشاره میكند.[56] الاهیاتدان بپتیست «تیموتی جرج» معتقد است كه اين آموزه بر يك شخص منزوی دلالت نمیكند، بلكه به جماعتی از ايمانداران وفادار اشاره دارد كه در اعتقادی مشترك بهعنوان «كاهن برای يكديگر» جمع شدهاند. وی اضافه میكند كه اين آموزه ماهيت منفرد ندارد، بلكه بيشتر درباره خدمتكردن ايمانداران به یکدیگر است.[57] بنابراین هر ايماندار در عين حال كه خودش كاهن است، بهوسيله جماعت كاهنان (كليسای محلي) نيز همراهي و نظارت میشود.[58]
آیینهای کلیسایی[edit]
کلیساهای بپتیست همانند بسیاری دیگر از کلیساهای پروتستان پس از نهضت اصلاحات، تنها دو آیین اصلی از هفت آیین کلیسای کاتولیک را تایید میکنند و برای هر دو اهمیت به سزایی قائل میباشند. این دو آیین عبارتند از تعمید و شام خداوند یا عشای ربانی.
تعمید
در میان کلیساهای مسیحی، تعمید همواره از اهمیت بسزائی برخوردار بوده است. تا قرن 16 میلادی کلیساهای مسیحی تعمید اطفال را تحت عنوان یک قانون مسلم به اجرا در میآوردند. از دیدگاه آنها هرچند که در عهد جدید اشاره مستقیمی به تعمید دادن کودکان وجود ندارد، اما این کار نیز نفی نشده بود. استدلال آنان این است که در بخشهایی از کتابمقدس اشاره به تعمید تمام اهل خانه شده که احتمالا شامل کودکان نیز میگردد[59]. به هر حال، تعدادی از پیروان اصلاحات با تفکر بیشتر در کتاب مقدس به این باور دست یافتند که تعمید اطفال با تعالیم کتاب مقدس سازگاری ندارد و کار اشتباهی است. اعتقاد آنها بر این بود که تعمید به معنی پذیرش مسیحیت و اعتراف به آیینهای آن است. بنابراین، شخص تعمیدگیرنده باید به سنی برسد که معنی و مفهوم تعمید را درک کرده و از روی بینش و آگاهی تعمید گیرد.[60]
باور به بیاعتبار بودن تعمید کودکان باعث جدایی بخشی از اصلاحطلبان از کلیساهای دیگر شد. کلیساهای تعمیدی که جزو این جداییطلبان بودند، اعتقاد دارند که تعمید آب نشانهای ظاهری است از اعلام فرد ایماندار به یکی شدن با مرگ و رستاخیر عیسا مسیح از مردگان و کسب زندگی نوین در او.[61] همچنین آنها معنای کلمه تعمید را فرو بردن، غوطهور ساختن، و غرق کردن کامل فرد ایماندار در آب میدانند.[62] از این رو آنها درباره شیوه تعمید معتقدند که فرد فقط با فرو رفتن در آب تعمید میگیرد.[63] همچنین در شرایط تعمید نیز معتقدند که تنها کسانی که آثار توبه، ایمان و فیض در آنها دیده شود، میتوانند تعمید بگیرند، لذا کودکان چون هنوز به آگاهی نرسیدهاند، نمیتوانند تعمید بگیرند و تعمید اطفال مورد قبول نیست.[64]
شام خداوند (عشای ربانی)
در شب پیش از به صلیب کشیده شدن عیسا مسیح او شام را به همراه دوازده شاگردش صرف نمود. وی پس از شکرگزاری و برکت دادن نان و پیاله، آنها را بین شاگردانش تقسیم نمود و به آنان گفت که این نان، بدن من و این پیاله خون من در عهد جدید است.[65] در رابطه با این حکم، چهار دیدگاه تاریخی وجود دارد. موضع کلیسای کاتولیک، «تبدیل جوهری»[66] است. به این معنا که در هنگام عشا نان و شراب به بدن و خون عیسا تبدیل میشود. دیدگاه لوتری، حضور هر دو جوهر است،[67] به این معنا که بدن و خون همراه با عناصر واقعی عشا وجود دارند. گروهی بر حضور فیض خدا در این عناصر اعتقاد دارند و معتقدند که فیض را از هیچ طریق دیگر نمیتوان دریافت نمود. اما دیدگاه بپتیست در همسویی با دیدگاه زوینگلی است که آنرا یادبودگرایی[68] مینامند.[69]
شام خداوند یک نماد و نشانه است که شامل دو عنصر قابل مشاهده نان و شراب می گردد و این یک بیان نمادین از به صلیب رفتن عیسی مسیح و مرگ او است. شام خداوند دارای مفاهیم و معانی گوناگونی است: اولین مورد آن در رابطه با یاد آوری عمل فداکارانه عیسی مسیح بر روی صلیب است. در این آیین نان که نشانه و مظهر بدن عیسا است تکه تکه و در بین ایمانداران تقسیم میشود و شراب که مظهر خون عیسا است در میان ایمانداران توزیع میشود. با این وجود در مورد استفاده از شراب، اتفاق نظر وجود ندارد، در واقع بعضی از واعظین اولیه بپتیست معتقد به استفاده از آب انگور بهجای شراب در مراسم شام خداوند بودند.[70]
مورد دوم؛ شام خداوند نشانهای از عهد جدید میباشد. مشارکت در این مراسم یادآوری این مفهوم است که خدا بواسطه خون پسرش عیسا، عهد جدیدی را با بشریت منعقد کرد. بر مبنای این عهد، انسان بر اساس اجرای اعمال شریعت و یا کارهای نیک خود مورد آمرزش قرار نمیگیرد، بلکه توسط خون عیسا بر روی صلیب است که آمرزیده میشود و به خانواده الاهی پیوند میخورد. سومین مورد، شام خداوند به معنای یادآوری بازگشت ثانویه عیسا میباشد. هر موقع که ایمانداران در این آیین مقدس شرکت میکنند، بازگشت ثانویه عیسا مسیح را بهخاطر میآورند. مورد آخر شام خداوند به معنای متحد شدن ایمانداران با خداوند خود و سایر ایمانداران است. مشارکت ایمانداران در این آیین و خوردن و نوشیدن نان و شراب نمادی از یکی شدن با عیسای مسیح و اتحاد و دوستی با سایر ایمانداران است[71].
لازم به ذکر است که بر طبق باور کلیسای بپتیست، شرکت در مراسم شام خداوند تنها مختص افرادی است که تعمید گرفتهاند. اما لیاقت شرکت در شام را نه انسان بلکه خدا میبخشد. بنابراین شبان نمیتواند فرد تعمید گرفته را از شرکت در شام منع نماید.[72]
شماس – عضو - شبان[edit]
خداوند جهان را بانظم خلق کرده است و این نظم در اداره کلیسا نیز وجود دارد. جهت اداره کلیسا و برگزاری مراسم به بهترین شکل ممکن جهت جلال نام خدا در کلام خدا مناصبی برای این مهم در نظر گرفته شده است. امروزه ممکن است در فرقههای مختلف مسیحی، مناصب متفاوت دیگری جدا از آنچه که در ذیل توضیح داده شده است، وجود داشته باشد. بر اساس تعالیم کلیسای بپتیست که نشات گرفته از کلام خدا میباشد، مناصبی که وجود دارند جهت رهبری و اداره کلیسا و برگزاری مراسم به شایستگی و نظم به گونهای که پیغام کلام به بهترین شکل ممکن به مخاطبین منتقل شود، دستهبندی شدهاند. هر کاری که ایمانداران مسیحی و از جمله خادمین انجام میدهند، باعث میشود تصویر خدا را برای خلقت آن نمایان کنیم، این دعوت و امتیاز یک مسیحی و یک کلیساست. [73] بر اساس تعالیم عهد جدید در کلیسا، تنها دو منصب مشایخ (بزرگان) و شماسان وجود دارد و مابقی افراد را میتوان اعضای بدن مسیح یا اعضای کلیسا نام نهاد.
شماس
کلمه شماس برگردان واژه یونانی diakonos به معنی خدمتکننده یا یار است . این اصطلاح 29 بار در عهد جدید بهکار رفته است. زمان آغاز به کار شماسان در کلیسا به درستی مشخص نیست، اما بسیاری معتقد هستند 7 نفری که در باب 6 کتاب اعمال رسولان انتخاب شدند، نمونه اولیه شماسان هستند[74]. در کتاب مقدس تنها قسمتی که به شرایط شماس اشاره شده در رساله اول تیموتائوس8:3-13 میباشد، اما در رساله تیطس که جزء رسالات شبانی میباشد، در خصوص شرایط شماس مطلبی گفته نشده است. از ویژگی های اصلی که برای شماسان بر آن تاکید شده است؛ باوقاربودن یا شایسته احترام بودن و ریاکار نبودن او میباشد .
شماسان در کلیسا، پشتیبانی لجستیکی و مادی ارائه میدهند تا مشایخ یا رهبران کلیسا بتوانند تلاش خود را بر روی کلام خدا و دعا متمرکز نمایند. شماسان مسئول آموزش یا رهبری جماعت نیستند. همچنین آنها رهبران روحانی کلیسا نیستند، بلکه باید آنها را به عنوان خدمتکارانی در نظر گرفت که هر کاری که لازم است در کلیسا انجام می دهند تا کشیش یا کشیشان کلیسا بتوانند به وظایف اصلی خود برسند. [75]
عضو
ضرورت عضویت در کلیسا در روابط متقابل مومنان و رهبران آنها دیده میشود. ایده کتابمقدس در خصوص عضویت در کلیسا ریشه در تصویر کلیسا به عنوان یک بدن دارد. این تصویر به همراه تصاویر دیگر به ما بینشی در مورد معنای عضویت در کلیسا در عهد جدید میدهد. در عهد جدید، تصویر اعضای بدن برای برجسته کردن وحدت کلیسا در تنوع (یک بدن، اعضای متعدد) استفاده میشود. [76]
همه به مسیح فراخوانده میشوند، اما عضویت در کلیسا فقط برای مسیحیان است. اعضای کلیسا باید کسانی باشند که تولد تازه را تجربه کرده و تعمید گرفتهاند. [77]اعضا میبایست در عبادت کلیسایی شرکت کنند تا بتوانند به دستورات عهد جدید که نیاز به تعامل شخصی دارد نیز عمل نمایند. اگر اعضا در عبادت شرکت نکنند، چگونه قادر خواهند بود از دستور ترک ملاقات با یکدیگر و تحریک یکدیگر به سوی محبت و اعمال نیک اطاعت نمایند؟[78] کلیسا بدون وجود اعضا فاقد ارزش و اعتبار است. در عهد جدید کلیسا به بدن مسیح تشبیه شده است؛ همانطور که یک بدن بدون وجود اعضای خود را نمیتوان یک بدن به حساب آورد ، یک کلیسا نیز بدون وجود اعضای خود را نمی توان یک کلیسا نامید.
شبان
همانطور که گفته شد، در عهد جدید و به طور مشخص در رسالات شبانی به نظر میرسد تنها دو منصب در کلیسا وجود داشته است، مشایخ و شماسان. شرایط لازم برای این دو منصب کلیسایی در رساله اول تیموتائوس 1:3-7 ذکر شده است. در بسیاری از قسمتهای مختلف عهد جدید کلمات شیخ و کشیش و شبان و اسقف به جای یکدیگر استفاده شدهاند و این نشاندهنده این است که هر 3 یک مقام هستند و تفاوتی با یکدیگر ندارند. [79]
بر طبق دیدگاه کلیسای بپتیست، کشیش، شبان و اسقف و شیخ وظایف یکسانی دارند و این دلیل دیگری برای یکسان بودن معنی این کلمات است. وظیفه آنها عبارت است از مدیریت، رهبری و تعلیم (اول تیموتائوس 4:3-5). دلیل نهایی برای یکسانسازی این عناوین این است که در هیچ جای عهد جدید این عناوین با هم ذکر نشدهاند ، این نشاندهنده این است که سیستم کلیسایی که 3 لایه اسقف، کشیش و شماس را در خود دارد با تعلیم عهد جدید بیگانه است. [80]ویژگیهای ذکر شده برای شبان در اول تمیوتايوس فصل سوم، در عمل ویژگیهای بنیادینی است که بین همه مسیحیان باید مشترک باشد. تنها استثناها این است که یک شبان نباید نوایمان باشد(اول تیموتائوس3:6) و باید بتواند قادر به تعلیم دادن باشد(اول تیموتائوس3:2).[81]
استقلال کلیسای محلی از دیدگاه کلیسا بپتیست[edit]
استقلال کلیسای محلی یکی از اصول اساسی کلیساهای بپتیست است. بپتیستها باور دارند که هر کلیسای محلی باید به صورت مستقل و خودکفا در مورد مسائل داخلی و مذهبی تصمیمگیری کند، بدون دخالت یک نهاد مرکزی یا سلسله مراتبی بالاتر.
استقلال کلیسای محلی در باور تعمیدیها، تاریحی طولانی دارد و به قرون 16 و 17 میلادی و دوران اصلاحات پروتستان برمیگردد. در آن دوران، برخی گروههای پروتستان به دنبال استقلال از کلیسای کاتولیک و ایجاد کلیساهای محلی مستقل بودند[82].
اصول استقلال کلیسای محلی در باور بپتیست
اصول استقلال کلیسای محلی در باور تعمیدی بر پایه دو اصل اصلی استوار است:
1) کلیسای محلی به عنوان بدن مسیح باید به صورت مستقل عمل کند
2) اعضای کلیسا باید به صورت دموکراتیک در تصمیمگیریهای کلیسا شرکت کنند [83].
استقلال کلیسای محلی در باور کلیساهای بپتیست به چند دلیل اهمیت دارد؛ نخست، این استقلال باعث میشود که کلیساهای محلی بتوانند برنامهها و فعالیتهای خود را بر اساس نیازهای جامعه محلی خود تنظیم کنند. دوم، این استقلال کمک میکند تا کلیساها بتوانند به طور مستقل از هر نوع فشار خارجی یا تعصبات مذهبی برخی گروهها، مسیر خود را ادامه دهند. سوم، این استقلال امکان میدهد تا اعضای کلیسا در تصمیمگیریهای مهم شرکت کنند و احساس کنند که آنها نیز بخشی از کلیسای خود هستند[84].
انتقادات و چالشها
اگرچه استقلال کلیسای محلی در باور بپتیست دارای مزایای زیادی است، اما همچنین با چالشها و انتقاداتی روبرو است. برخی از این چالشها شامل امکان وجود اختلافات مذهبی درون کلیسا، کمبود منابع برای کلیساهای کوچکتر و امکان سوءاستفاده از قدرت در کلیساهای بدون نظارت مرکزی است[85].
استقلال کلیسای محلی در جهان امروز، خصوصاً در جامعه تعمیدی، همچنان یک موضوع مهم و مرکزی است. در برخی موارد، این استقلال به کلیساهای محلی اجازه میدهد تا با مسائل محلی و منحصر به فرد خود به طور موثرتری مواجه شوند. با این حال، این استقلال همچنین چالشهایی را نیز به همراه دارد، از جمله نیاز به یافتن تعادل بین حفظ استقلال و حفظ یکپارچگی و هماهنگی درون جامعه کلیسایی و همچنین کلیساهای تعمیدی بزرگتر[86].
استقلال کلیسای محلی و مسئولیت اجتماعی
در جماعت بپتیستها، استقلال کلیسای محلی یک رابطه مستقیم با مسئولیت اجتماعی دارد. ایمانداران و کلیسا تعمیدی باور دارند که کلیساهای محلی باید نه تنها در مسائل روحانی و الاهیاتی، بلکه نیز در مسائل اجتماعی فعال باشند. آنها معتقدند که کلیساهای محلی باید بتوانند به صورت مستقل به مسائل اجتماعی محلی وجودی پاسخ دهند، از جمله فقر، بیکاری، تبعیض و خشونت. این باور بر این استوار است که کلیسا، به عنوان بخشی از بدن مسیح، مکلف است که به "کمترین این برادران" مسیح کمک کند[87].
استقلال کلیسای محلی و اعتقادات الاهیاتی
بپتیستها باور دارند که استقلال کلیسای محلی باید به اعتقادات الاهیاتی و باوری منجر شود که بر اساس تفسیر مستقل کتاب مقدس توسط اعضای کلیسای محلی شکل گرفته باشد. در نتیجه، تعمیدیها برای تأکید بر حق تعیین سرنوشت الهیاتی، از "کهانت جماعت"[88] پشتیبانی میکنند، که بیانگر این است که هر فرد باورمند به مسیح، باید قادر باشد تا به صورت مستقل و شخصی کتابمقدس را تفسیر کند[89].
این واژه در مسیحیت پروتستان، اصطلاحی برگرفته از تعالیم و باور مارتین لوتر، اصلاحگر دینی قرن 16 میلادی، است. لوتر بر این باور بود که تمام مسیحیان دارای امتیازات و مسئولیتهایی هستند که در اصل مختص شبانان و رهبران تعریف شده بود. بر این اساس، او معتقد بود که هر فرد ایماندار باید قادر باشد به صورت مستقل و شخصی به خدا نزدیک شود، کتاب مقدس را تفسیر کند و از خداوند مکاشفه و درک بیشتری بخواهد.
این ایده، که در بسیاری از کلیساها و جوامع مسیحی پروتستان مورد قبول است، به مسیحیان اجازه میدهد تا الاهیات و باور خود را به طور شخصی و مستقل تجربه کنند. این همچنین ممکن است منجر به تشویق فرد به عمیقتر شدن در فهم خود از کتاب مقدس و شناخت مسیحی شود.
از آنجا که این اصل به مسیحیان اجازه میدهد تا به طور مستقل از کشیشان، شبانان و نهادهای کلیسایی ارتباط با خدا برقرار کنند، این به توسعه ایدههایی مانند استقلال کلیسای محلی و تفسیر شخصی کتابمقدس منجر شده است. در برخی از سنتهای مسیحی، این اصل به این معنا است که هر فرد مسیحی باید قادر باشد به تفسیر و تدریس کتاب مقدس، یا حتی انجام مراسمهای دینی مانند تعمید یا شام خداوند.
استقلال کلیسای محلی و رویکرد سیاسی و فرهنگی از دیدگاه کلیسا بپتیست
رسالت و رویکرد کلیساهای بپتیست در این مورد، تاکید زیادی بر استقلال و خودمختاری کلیساهای محلی دارد؛ مفهومی که معمولاً به آن "کنگرهای"[90] گفته میشود. این بدین معناست که هر کلیسا خود را به صورت مستقل اداره میکند و تصمیمات درباره رهبری، دکترین و سبک پرستش و موعظه را میگیرد[91]. بنابراین، پیوستن به یک فرقه و باور تعمیدی یا شبکه خدمتی، گزینهای است که در اختیار هر کلیسا قرار دارد.
از نظر تاریخی، بپتیستها طرفدار حق آزادی مذهبی و جدایی کلیسا از دولت هستند. آنها به باور دارند که افراد باید آزادی داشته باشند تا بر اساس وجدان، خواسته و ندای درون و باور خود عبادت کنند، بدون اینکه دولت هر فرقه یا خط فکری خاصی از نظر الاهیاتی و یا فرا مذهبی به آنها اجبار نماید[92].
از نظر فرهنگی، آنها معمولاً بر تبدیل شخصی، تبشیر و تفسیر معنادار از کتاب مقدس تاکید میکنند[93]، با این حال، رویکرد فرهنگی با توجه به محدوده وسیعی از زمینههای قومی، منطقهای و اجتماعی-اقتصادی، تعریف میشود که کلیسای تعمیدی از آن خطه برخاسته است.
آزادی نجاتیافتگان[edit]
در طول قرون مختلف، همیشه آزادی روح فردی، عضویت در کلیسا و نحوه ورود ایمانداران به کلیسا، مورد بحث بوده و در میان کلیساهای مختلف، اختلافاتی وجود داشته است. کلیساها بر اساس اعتقادات و نحوه انضباط کلیسایی شرایط و حتا در مواردی قوانین مختلفی برای عضویت در کلیسا تعیین میکنند. این موضوع که چه شخصی میتواند عضو کلیسا شود و یا این که آیا ضرورتی بر عضو بودن در کلیسا میباشد، از جمله موضوعاتی است که کلیساها با اعتقادات مختلف با آن روبرو هستند. کلیسای تعمیدی[94] یکی از کلیساهایی میباشد که، بااستناد به اعتقاد بر آزادی روح، قوانین و شرایط خاصی برای عضویت در کلیسا دارد.
آزادی روح بر اساس باور کلیسای تعمیدی
آزادی هر انسان در هر زمینهای در این جهان، باور اکثریت گروههای اجتماعی است. اما با توجه به شرایط و موقعیتهایی از قبیل؛ شرایط جغرافیایی، وضعیت سیاسی، موقعیت مذهبی جامعه و فرهنگ این آزادی تغییر میکند. در باور کلیسای تعمیدی، هر شخص این آزادی را دارد، تا با تصمیم فردی و شخصی خود، نجات و رستگاری خود را انتخاب کند. این باور بدین معنا نیست که، شخص با توجه به قدرت و توانایی فردی خود میتواند نجات یابد؛ بلکه بدین منظور است که هر فرد باید بدون دخالت گروه مذهبی، خادمین کلیسا، دولت و جامعه، با تصمیم شخصی مسیح را انتخاب نماید. در این باور، تاکید بر فرد و آزادی انتخاب او است.
«والتر بی شاردن» نویسنده کتاب «هویت بپتیستها » درباره باور بپتیستها به آزادی روح اینگونه مینویسد: «بپتیستها ادعا میکنند که فرد به صورت خدا آفریده شده است. بنابراین هر فردی تحت نظر خداوند برای تصمیمگیری اخلاقی، روحانی و مذهبی صلاحیت دارد.»[95] بر اساس باور کلیسای تعمیدی، آزادی روح چه قبل از ایمان و چه پس از ایمان برای هر شخصی وجود دارد؛ اما این آزادی افسارگسیخته نیست بلکه آزادیای است که مبتنی بر کتابمقدس باشد. اگر چه این انتقاد بر کلیسای تعمیدی وجود دارد که تاکید فراوانی بر فردگرایی دارد و باعث میشود اجتماع کم رنگ شود؛ اما آزادی فرد عنصر مهمی است، که در برخوردهای عیسا با شاگردان خود، زمانی که از آنها درباره هویت خود میپرسید، نیز قابل درک است. [96]
عضویت کلیسا بر مبنای تعریف کلیسا
«جاناتان لی من» در کتاب عضویت کلیسا، کلیسا محلی را چنین تعریف میکند:«کلیسای محلی، گروهی از مسیحیان میباشند، که به طور مرتب گرد هم جمع شده تا رسما تایید کنند که ناظر بر عضویت یکدیگر در عیسی مسیح توسط موعظه انجیل و انتصاب انجیل میباشند.»[97] بر اساس بیانیه ایمان کلیسای بپتیست، کلیسا مجموعهای از ایمانداران یعنی ایمانداران تعمید یافته میباشد.[98] این مجموعه باید دارای اعضایی باشد که همه آنها با یک هدف مشخص، که موعظه است، گرد هم میآیند. هر شخصی برای ورود به این گروه از ایمانداران باید هدفی داشته باشد، هدفی که در راستا و منطبق با هدف دیگر افراد حاضر در آن گروه است. بنابراین لازمه عضویت در کلیسا، ابتدا اعلام هدف شخص برای عضویت آن گروه میباشد. در این مورد شخص آزاد است تا پس از اعلام ایمان خود به عیسای مسیح و تعمید در حضور اعضای کلیسا، به عضویت گروه ایمانداران که کلیسا نامیده میشود، درآید. این عضویت در حالی است که شخص میبایست در حضور همگان اعتراف به ایمان کند. با اینوجود در کلیساهای تعمیدی مختلف این شرایط متفاوت است. در میان کلیساهای بپتیست، دو تفکر و شرایط خاص برای عضویت نجاتیافتگان در کلیسا وجود دارد که به عضویت باز[99] و عضویت بسته[100] شناخته میشوند؛ تفاوت درتایید عضویت با توجه به تعمید شخص ایماندار است.[101]
ضرورت عضویت در کلیسا
فرد ایماندار با توجه به اعتراف به ایمان و تعمید، نیاز دارد تا به عضویت در گروهی از ایمانداران درآید که کلیسا نامیده میشود. با توجه به اعتقاد کلیسای تعمیدی مبنی بر آزادی اراده و روح، این مشکل بروز مییابد که فرد میتواند عضو هیچ کلیسایی نباشد و تنها در ایمان به عیسی مسیح زندگی کند. درست است که کلیسای تعمیدی، بر آزادی روح[102] و اراده باور دارد، همچنین ضرورت عضویت در یک کلیسا در هیچ قسمتی از عهد جدید به صورت مستقیم دیده نمیشود؛ اما عضویت در کلیسا با توجه به کتابمقدس از سه جهت قابل بررسی است.
نخست، عضوی از یک بدن؛ با توجه به اول قرنتیان 6: 15-17 ایمانداران اعضای یک بدن هستند، در نتیجه شخص بعد از توبه و اعتراف به ایمان باید در این بدن بماند. دوم، عضوی از یک پادشاهی؛ این مبتنی بر درک کلیسا به عنوان سفارت یا نماینده پادشاهی خدا بر روی زمین است. بر اساس آیاتی از کلام خدا (اول پطرس 2: 11، فیلیپیان 3: 20) ایمانداران عضو خانواده خدا و شهروندان پادشاهی آسمان هستند. «جاناتان لی من» در این خصوص اینگونه میگوید: «یک کلیسای محلی یک سفارت واقعی است که در زمان حال واقع شده است و نشان دهنده پادشاهی آینده مسیح و کلیسای جهانی آینده او است.»[103] سوم، عضوی از یک خانواده؛ اگر چه در کتابمقدس به صراحت درباره کلیسا به عنوان یک خانواده صحبت نشده، اما در افسسیان2: 19 این خانواده را میتوانیم ببینیم.[104] بنابراین عضویت در یک کلیسا برای هر فرد ایماندار به مسیح، امری ضروری و در عمل اجتنابناپذیر میباشد.
هر فرد، با توبه و بازگشت از گناه و پذیرش عیسای مسیح به عنوان خداوند و نجاتدهنده خود و نیز تعمید، به عنوان اعلان عمومی این ایمان، میتواند به عضویت کلیسای تعمیدی درآید. در عبرانیان 10: 25 به ایمانداران گفته شده است تا از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشند و از عطایای روحانی خود برای مصلحت همگان استفاده شود (اول قرنتیان 12: 7)، با این هدف که بدن مسیح ساخته شود (افسسیان 4: 12).[105] بنابراین کلیسای بپتیست با توجه به باور بر آزادی روح و فردی هر شخص، بر این باور است که هر شخص برای عضویت در کلیسا باید ایمان خود را اعتراف کرده و تعمید (به شکل غوطهور شدن در آب) را داشته باشد.
زیربنای تفکر سیاسی بپتیست[edit]
کلیسای بپتیست به عنوان یکی از بزرگترین جماعتهای مسیحی در جهان و همچنین به عنوان یکی از تاثیرگذارترین گروههای مسیحی در آمریکا، جایگاهی مهم در فهم الاهیات سیاسی و نیز رویکرد کلیسا در دوران مدرن و پسامدرن دارد. زیربنای درک سیاسی بپتیست همچون بسیاری دیگر از گروههای راستدین مسیحی بر حجّیت و اقتدار کتابمقدس استوار است. اما در همان حال، همچون دیگر نهادهای اجتماعی، از تاثیر تفکر مدرنیته در امان نمانده و میتوان ردپای آنرا چه از دریچه تاریخ و چه از لنز اندیشه، به ویژه تفکر لیبرالیسم مشاهده نمود.
یکی از الاهیاتدانان معاصر بپتیست، «جاناتان لیمن» است که مطالب متعددی درباره دیدگاه سیاسی این جریان نگاشته. وی خود را یک «لیبرال آگوستینی» مینامد.[106] از همین یک توصیف میتوان هم ردپای لیبرالیسم را دید و هم صدای تفکر کلاسیک مسیحی نسبت به سیاست را شنید. در واقع «لیمن» این را از «اریک گریگوری» وام میگیرد که نخستین بار نظریه « لیبرالیسم آگوستینی» را مطرح میکند. از نظر «گریگوری» تاکید در روابط جامعه بر عشق به خدا و عشق به همسایه است. او نمود این لیبرالیسم آگوستینی را در نظریهها و کنش سیاسی «مارتینلوتر کینگجونیور» مییابد. [107]
«لیمن» نیز تاکید میکند که برخی از اصول، چه در دیدگاه الاهیات سیاسی و چه در تفکر لیبرالیسم سیاسی که همسو با کتابمقدس به عنوان اصلیترین مرجع هستند، اصولی جزمی میباشند، مواردی نظیر، برابری انسانها، ارزشهای اخلاقی، حقوق قطعی افراد، جدایی نهاد دینی و نهاد مدنی، و همچنین آزادی مذهبی. اما موارد دیگر نظیر قوانین اجتماعی، سیستم حکومتی و برخی دیگر از جنبههای تفکر فلسفی یا سیاسی لیبرالیسم که صرفاً مبتنی بر عقل هستند، مواردی هستند که کلیسا و مسیحیان نباید به سختی به آنان بچسبند و آنها را قطعی بدانند. لذا میبایست با رعایت آن موارد جزمی، به عنوان کلیسایی که سفارت آسمان در زمین است، برای خیر عمومی در سیاست تاثیر بگذارد.[108]
هرچند کلیساهای بپتیست به دلیل یکی از بنیانهای اصلی خود یعنی استقلال کلیسای محلی، ممکن است رویکردهای متفاوتی به مسائل سیاسی داشته باشند، اما جریان اصلی بپتیست بر اصولی مشترک تاکید دارد که با وجود تفاوتهای محدود در تفسیر این اصول، بین عموم کلیساهای بپتیست اشتراک نظر وجود دارد. در ادامه به این اصول پرداخته میشود.
جدایی حکومت و کلیسا[edit]
جدایی حکومت و کلیسا یکی از اصلیترین باورهای سیاسی بپتیست است. ریشه الاهیاتی این دیدگاه برآمده از یکی از مهترین بیانات عیسای مسیح در اناجیل میباشد. او در پاسخ به فریسیان و هیرودیانی که قصد دام انداختن وی را داشتند و پرسشی درباره پرداخت خراج به رومیان مطرح کرده بودند، با نشان دادن سکهای که تصویر قیصر را بر خود داشت، فرمود: «پس آنچه مال قیصر است به قیصر و آنچه مال خداست به خدا بدهید.»[109]
جدایی کلیسا و حکومت به این معنا نیست که این دو نباید هیچ رابطهای با هم داشته باشند، بلکه منظور ماهیت وجود، و عملکرد هر یک است. در جهانبینی بپتیستی، حکومت از جانب خداست، اما برای برقراری عدالت و نظم و محافظت از شهروندان. (رومیان ۱۳). مسیحیان نیز به عنوان شهروندان یک جامعه مدنی، باید از حکومت اطاعت کنند، مالیات خود را بپردازند و از قوانین تبعیت کنند؛ اما تنها تا جایی که این قوانین در تضاد با اطاعت از خدا قرار نگیرد.[110]
یکی از ابعاد جدایی به معنایی عدم نفوذ و تحمیل یکی بر دیگر در حوزه مسئولیتهای جداگانه آنهاست. به این معنا که کلیسا نباید تبدیل به کلیسای دولتی یا دولت، تبدیل به دولت کلیسایی شود. در واقع کلیسا نباید برای دست یافتن به اهداف روحانی از قدرت حکومتی و ابزارهای سیاسی بهره بگیرد. به عنوان مثال، دولت مدنی نباید پول مالیات شهروندان مخارج یک کلیسا را بپردازد، زیرا این عمل در واقع نوعی دیگر از کلیسای دولتی است. این مورد سوی دیگری هم دارد، به این دلیل که کلیسا در چنین شرایطی به دلیل نفوذ حکومت، تبدیل به تریبون و سخنگوی مذهبی آن میشود. بنابراین جنبه دیگر جدایی، این است که حکومت نیز نباید از کلیسا به عنوان ابزار سیاسی استفاده کند.[111]
اما بعد دیگر جدایی که مهمتر و ریشهایتر است به دو موضوع آزادی وجدان و آزادی مذهبی باز میگردد که در در ادامه بررسی خواهد شد. در واقع هیچ حکومتی حق ندارد، دین خاصی را بر مردم جامعه چه در قانون و چه حتا به شیوه تبلیغاتی تحمیل نماید. همچنین دولت اجازه ندارد نوع پرستش و عبادت کلیسایی، انتصابهای کلیسایی، عضویت، خدمات کلیسایی و مسیونری، قوانین داخلی و نحوه اداره کلیسا را تعیین، یا در آن دخالت و نظارت داشته باشد. [112]
این را نباید با جدایی دین از سیاست یکی پنداشت. جدایی دین از سیاست در تفکر لیبرالیسم اجتماعی معاصر نمود گستردهای دارد. به عنوان نمونه در اندیشههای سیاسی- اجتماعی «جان راولز»، نوعی از جدایی کامل و حکومت و کلیسا دیده میشود. در تفکر سیاسی بپتیست که پیشتر از این در دیدگاه «لیمن» عنوان شد، نوعی لیبرالیسم نرم دیده میشود، یعنی هرچند دو نهاد جدا هستند، اما دین خود را از حوزه سیاسی کنار نمیکشد. البته نهاد دینی، تبدیل به نهاد حکومتی نمیگردد، و قرار نیست تئونومی شکل گیرد.[113]
آزادی وجدان و آزادی مذهبی[edit]
آزادی مذهبی به گفته «هرشل هابز»، «مادر همه آزادیهاست». هر انسانی به شباهت خدا آفریده شده است (پیدایش ۱: ۲۷) و صلاحیت دارد تا در برابر خدا بدون وساطت هیچ انسان دیگری اعم از منصب روحانی یا حکومتی در برابر پادشاه عالم، یعنی خداوند بیاستد (اول تیموتائوس ۲: ۱-۶).همچنین خدا انسان را آزاد آفرید. بنابراین انسان آزاد است بر طبق قلب و وجدان خود، خدا را بپرستد و هیچ شخص یا نهادی نمیتواند و نباید این آزادی را سلب نماید.[114]
آزادی وجدان و آزادی مذهبی از اصول مهم و اولیه در تفکر بپتیست است. این تعهد را میتوان به روزهای اولیه جنبش بپتیست در قرن هفدهم ردیابی کرد. پیشگامان بپتیست مانند «راجر ویلیامز» و «جان کلارک» از آزادی وجدان و این عقیده دفاع کردند که دولت نباید در مسائل اعتقادی دخالت کند.[115] در طول انقلاب آمریکا نیز بپتیستها نقش مهمی در دفاع از آزادی مذهبی و جدایی کلیسا از دولت داشتند. چهرههایی مانند «آیزاک باکوس» و «جان لیلند» از آرمان آزادی مذهبی دفاع کردند و فعالانه برای برچیدن کلیساهای دولتی مبارزه نمودند.[116] تعهد بپتیست ها به آزادی مذهبی و جدایی کلیسا از دولت همچنان بر تعامل سیاسی آنها در طول قرن 19 و 20 تأثیر گذاشت. کلیساها و رهبران بپتیست اغلب از مسائل عدالت اجتماعی مانند لغو بردهداری، حق رای زنان و حقوق مدنی دفاع میکردند. آنها این علل را بیانگر ایمان و تعهد خود به برابری و عدالت میدانستند [117]
بنیادگرایی و بپتیست
در دهه ۷۰ میلادی در آمریکا، دینداری که محدود به کمربند کتابمقدس بود و تنها شامل ایالتهای جنوبی میشد، ناگهان در سراسر کشور با رشد رسانههایی نظیر تلویزیون، نمودی گسترده یافت. این مسیحیت اونجلیکال ادامه روند بنیادگرایی مسیحی بود که در برابر مسیحیت لیبرال شکل گرفته بود.[118] در این میان کنوانسیون بپتیست جنوبی (SBC)، بزرگترین فرقه بپتیست در ایالات متحده، نقش مهمی در شکل دادن به رابطه بین بپتیستها و سیاست ایفا کرد. SBC از لحاظ تاریخی با مواضع سیاسی محافظهکارانه مرتبط بوده و بر فعالیت محافظهکار مسیحی در زمینههایی مانند سقط جنین، ازدواج همجنس گرایان و آزادی مذهبی تأثیر گذاشته است. [119]
نتیجه
تاریخ کلیساهای باستانی بسیار مبهم است. بسیاری از منابع اولیه یا از بین رفته یا معدوم شده است. بخش بزرگی از تاریخ در طی زمان و در طول قدرت نمایی کلیسای روم برای مطابقت با منافع کلیسای کاتولیک روم، تغییر کرد. تمام تاریخ کلیسا درگیر جنجالهای زیادی بوده و دست خوش هوسها، بدعتها و خیالات هر عصر خاص بوده است. از سوی دیگر، مدارک و شواهد تاریخی نسبتاً مکفی، بخصوص از قرن چهارم به بعد وجود دارد؛ که میتواند ریشههای مسیحیت اولیه و تاریخ کلیسا را برای ما آشکار کند. کلیسای بپتیست که یکی از کلیساهایی است که امروزه بسیار شناخته شده است؛ و میتوان اینگونه عنوان کرد که ریشۀ بپتیستها به جان اسمیت و جنبش جداییطلبی بازمیگردند که در سال 1608 در انگلستان آغاز شد.
جان اسمیت و دیگر اصلاح طلبان آن زمان، خواستار بازگشت به نمونههای اولیه و ناب عهد جدید بودند. اگر چه نظرات دیگری مانند خویشاوند با آنابپتیستها نیز مطرح میگردد. برخی از هم فراتر رفته و معتقدند که سر آغاز بپتیستها به یحیی تعمید دهنده باز میگردد. اولین فردی که در کتاب مقدس و تاریخ که با برچسب "بپتیست" شناخته میشود. ایشان معتقد بر حضور پررنگ و دائمی بپتیستها در طول حیات کلیسا هستند و اذعان دارند که ریشههای کلیسای بپتیست به پیش از دوران اصلاحات باز میگردد؛ البته هیچ منبع و مدرک تاریخی یا کلیسایی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. با تمامی این اوصاف، آنچه از ابتدا هدف غائی در شکلگیری کلیسای بپتیست بوده، بازگشت به اصول و تعالیم کتاب مقدس و الگوی کلیسای اولیه میباشد؛ که این امر را در روند نگارش اعتقادنامههای کلیسای بپتیست به چشم میخورد. آنچه که کلیسای بپتیستٍ امروز را شکل میدهد، محصول از خود گذشتگی خادمان بسیار متعهد در طول ادوار مختلف و آنچه که امروز ما به عنوان اعتقاد کلیسای بپتیست میشناسم، نمود میابد.
کلیساها، انجمن ها و نهادهای عمومی بپتیست، اعترافات ایمان را به عنوان شاهدی برای جهان و به عنوان ابزاری برای پاسخگویی اعتقادی پذیرفتهاند. ایشان در برابر جهان اعلام میکنند؛ در عصری که به طور فزایندهای با حقیقت مسیحیت دشمنی میکند، اینها آموزههایی هستند که ما آن را ارزشمند و برای سنت ایمان و عمل به آن در کلیسای بپتیست ضروری میدانیم و چالش ما این است که حقیقتی را که در کتاب مقدس مکشوف شده است، بیان کنیم و به عیسی مسیح شهادت دهیم که «راه، حقیقت و زندگی» است و ایمان زندۀ ما بر حقایق ابدی استوار است. بنابراین، این نسل از بپتیستها در یک توالی تاریخی از قصد و هدف قرار دارند، زیرا تلاش میکنند برای زمان خود و فضای الهیاتی آن اقوالی از ایمان مسیحی را که مطمئناً در جهان مسیحیت وجود دارد، بیان کنند. اعتقادنامۀ کلیسای بپتیست دارای بخشها و توضیحات بسیاری میباشد؛ که شرح کامل آن خارج از حوصلۀ این گفتار میباشد. بر این اساس، آنچه نقل میشود؛ خلاصهای از این اعتقادنامه میباشد.
خلاصهای از اعتقادنامه بپتیست جنوبی در سال 2000[edit]
کتاب مقدس توسط انسانهای و در ادوار مختلف با الهام الهی نوشته شده است و مکاشفه خداوند از خود او به انسان است. این گنجی بدون نقص از فرامین الهی است. تمام کتاب مقدس کاملاً صادق و قابل اعتماد است. اصولی را آشکار میسازد که خدا بر اساس آنها ما را قضاوت میکند؛ بنابر این ارزشی ابدی داشته، مرکز واقعی اتحاد مسیحیت و معیاری عالی بوده و خواهد ماند. تمام کتاب مقدس شهادتی است برای مسیح، که خود کانون مکاشفه الهی است.
تنها یک خدای زنده و حقیقی وجود دارد. او وجودی هوشمند، روحانی و شخصی، خالق، نجات دهنده، حافظ و فرمانروای جهان است. خداوند در قدوسیت و تمامی کمالات بی نهایت است. خداوند دانا، توانا و عالم کامل بر همه چیز اعم از گذشته، حال، آینده و در تصمیمات آتی مخلوقات آزاد او، تسری مییابد. بالاترین محبت، احترام و اطاعت را مدیون او هستیم. خدای تثلیث، ابدی است که خود را در سه شخصیت پدر، پسر و روح القدس، با ویژگیهای شخصی متمایز، اما بدون تقسیم طبیعت، ذات یا هستی، بر ما آشکار میسازد.
انسان مخلوق خاص خداست که به شباهت خود او خلق کرده است. خدا ایشانا را نر و ماده [مرد و زن] به عنوان راس آفرینش آفرید. بنابراین هدیه جنسیت بخشی از نیکوی خلقت خداوند است. در آغاز، انسان از گناه مبرا بود و آفریدگار، به او آزادی انتخاب داد. انسان با انتخاب آزادانه خود در برابر خدا گناه ورزید و گناه را وارد نسل بشریت نمود. با وسوسه شیطان، انسان از فرمان خدا تجاوز کرد و از معصومیت اولیه خود سقوط کرد که به موجب آن آیندگان او طبیعت و محیطی متمایل به گناه را به ارث میبرند. لذا به مجرد اینکه توانایی عمل اخلاقی داشته باشند، فاسق میگردد و در معرض نکوهش قرار میگیرند. تنها این لطف خداست که میتواند انسان را وارد معاشرت مقدس خود کند و انسان را قادر سازد تا هدف خلاق خود را به انجام برساند. قداست شخصیت انسان در این است که خدا انسان را به شکل خود آفرید و در این که مسیح برای انسان مُرد. بنابراین، هر فرد از هر نژاد دارای کرامت کامل است و شایسته احترام و محبت مسیحی میباشد.
نجات شامل رستگاری کل انسان است، و به رایگان به تمامی کسانی که عیسی مسیح را به عنوان خداوند و نجات دهنده میپذیرند، هدیه میشود، که با خون خود نجات ابدی را برای هر که ایمان آورد، به دست میآورد. رستگاری در معنای وسیع آن شامل تولد تازه، عادل شمردگی، تقدیس و جلال است و هیچ نجاتی جز از طریق ایمان شخصی به عیسی مسیح به عنوان خداوند وجود ندارد.
انتخاب، هدف پُر فیض خداوند است که بر اساس آن گناهکاران را با تولدی تازه احیاء، عادل شمردگی، تقدیس و جلال به ایشان میبخشد. انسان با اختیار آزاد در درک تمامی همه مسائل مرتبط با هدف خدا سازگاراست. این نمایش باشکوه نیکویی مطلق خداوند و بینهایت حکیمانه، مقدس و تغییر ناپذیر است. فخر فروشی غرور نابود و فروتنی را ترویج میکند.
یک کلیسای عهد جدید در خداوند عیسی مسیح، جماعت محلی مستقل از ایمانداران تعمید یافته است که با عهد و پیمانی در ایمان و مشارکت انجیل مرتبط است. رعایت فرامین مسیح، و تلاش برای کاوش و گسترش انجیل تا انتهای زمین ملزم میباشد. هر جماعت تحت ربوبیت مسیح از طریق فرآیندهای دموکراتیک عمل میکند. در چنین جماعتی، هر عضوی در برابر مسیح به عنوان خداوند مسئول و پاسخگو است. مفسران کتاب مقدس کشیشان، شبانان و شماسان هستند؛ در حالی که تمامی مردان و زنان ایماندار برای خدمت در کلیسا دارای عطیه هستند. منصب کشیش محدود به مردانی است که بر اساس کتاب مقدس واجد شرایط میباشند. عهد جدید از کلیسا به عنوان بدن مسیح یاد میکند که شامل همه ایماندارن در تمامی اعصار، از هر قبیله، زبان، مردم و ملت میگردد.
غسل تعمید مسیحی غوطهور شدن یک ایماندار در آب به نام پدر، پسر و روح القدس است. این یک عمل مطابعتی است که نماد ایمان شخص به یک نجات دهنده مصلوب شده، دفن شده و قیام کرده میباشد، که به مفهوم مرگ برای گناه، دفن زندگی قدیمی و رستاخیز برای گام برداشتن در زندگی جدید در مسیح عیسی است. این شهادتی بر ایمان او به رستاخیز نهایی مردگان است که این مهم به عنوان یک آیین کلیسایی، پیش نیاز عضویت در کلیسا و شام خداوند است. شام خداوند یک عمل نمادین اطاعت است که به موجب آن اعضای کلیسا، از طریق خوردن نان و عطارۀ میوۀ تاک، مرگ نجات دهنده را به یاد میآورند و آمدن دوم او را انتظار میکشند.
خداوند در زمان خود و به شیوۀ خود، جهان را به پایان مناسب خود خواهد رسانید. طبق وعده او، عیسی مسیح شخصاً و به طور آشکار با جلال به این جهان بازخواهد گشت. مردگان زنده و مسیح همه مردم را به عدالت داوری خواهد کرد. گنهکاران به جهنم، محل عذاب ابدی فرستاده خواهند شد. صالحان در بدنی جلال یافته، قیام و پاداش خود را دریافت خواهند کرد و برای همیشه در ملکوت با خداوند ساکن خواهند شد.
وظیفه و امتیازی که بر دوش هر ایماندار و هر کلیسای خداوند عیسی مسیح نهاده شده، تلاش برای شاگرد سازی در تمامی ملل میباشد. تولد تازه روح انسان، توسط روح القدس خدا به معنای تولد محبت به دیگران است. بنابراین، تلاش تبلیغی از سوی همه، بر ضرورت معنوی حیات بازسازی شده استوار است و در تعالیم مسیح به صراحت و مکرر امر شده است. خداوند عیسی مسیح فرمان موعظۀ انجیل را به همه ملتها امر داده و وظیفۀ هر فرزند خدا این است که دائماً با شهادت شفاهی که تحت سبک زندگی مسیحی و در روشهای دیگر هماهنگ با انجیل مسیح است، در پی یافتن گمشده به سوی مسیح باشد.
خداوند منشأ همه نعمتها، دنیوی و معنوی است. تمام آنچه داریم و هستیم را مدیون او هستیم. مسیحیان یک بدهی روحانی به تمام جهان، یک امانت مقدس در انجیل، و یک نظارت الزام آور در داراییهای خود دارند. بنابراین آنها موظفند با وقت، عطیهها و داراییهای مادی خود به خداوند خدمت کنند و باید تمامی این موارد را به عنوان امانتی برای جلال خدا و کمک به دیگران در نظر بگیرند. بر طبق کتاب مقدس، مسیحیان باید با شادی، به طور منظم، متناسب و آزادانه از امکانات خود برای پیشبرد آرمان نجات دهنده خود بر روی زمین مدد رسانی کنند.
خداوند خانواده را نهاد اساسی جامعه بشری قرار داده که متشکل از افرادی است که از طریق ازدواج، خون یا فرزندخواندگی با یکدیگر مرتبط هستند. ازدواج، پیوند یک مرد و زن در عهد و پیمان برای یک عمر است. این هدیه منحصر به فرد خداوند است که اتحاد بین مسیح و کلیسای او را آشکار میکند و برای زن و مرد در ازدواج چارچوبی برای همنشینی صمیمانه، درگاهی برای ابراز جنسی، مطابق با معیارهای کتاب مقدس، و ابزاری برای زایش نسل بشر فراهم کند. زن و شوهر نزد خدا از ارزش یکسانی برخوردارند، زیرا هر دو به شباهت خدا آفریده شدهاند. رابطه زناشویی الگوی ارتباط خداوند با قومش است. شوهر باید همسرش را محبت نماید همانطور که مسیح کلیسا را محبت نمود. مرد مسئولیت خدادادی برای تأمین، محافظت و رهبری خانواده خود را بر عهده دارد. زن باید با مهربانی خود را تسلیم رهبری خدمتگزار شوهرش کند، همانگونه که کلیسا با میل خود تسلیم رهبری مسیح میکند. از آنجایی که زن در صورت خدا و در نتیجه با مرد برابر است، مسئولیت خدادادی دارد که به شوهرش احترام بگذارد و به عنوان یاور مرد در اداره امور خانه و پرورش نسل آینده کوشا باشد. فرزندان از لحظه شکلگیری (لقاح) نعمت و میراث پروردگار هستند. والدین باید الگوی خدا برای ازدواج را به فرزندان خود نشان و ارزشهای معنوی و اخلاقی را به فرزندان خود بیاموزند و آنها را از طریق الگوی ثابت سبک زندگی [مسیحی] و انضباط محبت آمیز هدایت کنند تا بر انتخاب آنها بر اساس حقیقت کتاب مقدس استوار باشد. فرزندان باید به والدین خود احترام بگذارند و از آنها اطاعت کنند.
[1] کتاب مقدس، غلاطیان 3: 11، ترجمه قدیم
[2] Harold Rawlings, Basic Baptist Beliefs (21st Century Press Publisher 2005), 9-10.
[3] General Baptists
[4] Particular Baptists
[5] ارل ای. کرنز، آرمان رشدی، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ (انتشارات ایلام 2014). 79- 84
[6] Robert G. Torbet, History of the Baptists (Judson Pr Publisher 1973). 18-21
[7] H. Leon McBeth, The Baptist Heritage, (US: Broadman Press, 1987), 58.
[8] Anthony L. Chute, Nathan A. Finn, Michael A. G. Haykin, The Baptist Story: From English Sect to Global Movement, (US: B&H Publishing Group, 2015), 14.
[9] Separatists
[10] Independents
[11] General Baptists
[12] Particular Baptists
[13] کرنز ، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، 380-379.
[14] Chute, The Baptist Story, 17-18.
[15] Ibid., 19.
[16] کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، 380.
[17] McBeth, The Baptist Heritage, 39.
[18] Ibid., 170.
[19] Ibid., 154.
[20] Chute, The Baptist Story, 20.
[21] Millenary Petition
[22] کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، 377.
[23] Kiffen Manuscript
[24] Chute, The Baptist Story, 21-22.
[25] کرنر، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، 380.
[26] همان، 410-411.
[27] Chute, The Baptist Story, 26-27.
[28] Ibid, 51.
[29] McBeth, The Baptist Heritage, 152.
[30] Gordon L Heath, James D Dvorak, Baptism: Historical, Theological, and Pastoral Perspectives (Wipf and Stock Publishers 2011),138-139.
[31] Anthony R. Cross. Baptism and the Baptists: Theology and Practice in Twentieth Century Britain (Wipf and Stock Publishers 2000), 6-17.
[32] Cross. Baptism and the Baptists: Theology and Practice in Twentieth Century Britain, 22.
[33] جاناتان لی من. محمد ثانوی. عضویت کلیسا: بنای کلیسای تندرست.( کانون کتاب مقدس 2014)
[34] Bobby Jamieson, Jonathan Leeman, Understanding baptism. (Nashville: B&H, 2016), 6.
[35] John H. Armstrong, Paul E Engle. Understanding Four Views on Baptism, 25-26
[36] John H. Armstrong, Paul E Engle. Understanding Four Views on Baptism, 27-38.
[37] عبرانیان7: 11-12و24
[38] لوقا9:1; عبرانیان5:7
[39] اول پطرس 2: 5و9 ; لوقا8:1
[40] گزاويه لئون دوفور. فرهنگ عهد جديد (كانون يوحناي رسول - انتشارات ايلام، لندن 2014) 325
[41] اعمال 13:14
[42] گزاويه لئون دوفور. فرهنگ عهد جديد (كانون يوحناي رسول - انتشارات ايلام، لندن 2014) 312
[43] البته عهد عتیق در قالب الهیات " بقیه وفادار" Remanent Theology به اشخاص هم توجه دارد.
[44] Mark Dever, Jonathan Leeman. Baptist Foundations.(B&H Publishing Group Nashville, Tennessee 2015) 68
[45] گزاويه لئون دوفور. فرهنگ عهد جديد (كانون يوحناي رسول - انتشارات ايلام، لندن 2014) 325
[46] ارل ای.کرنز. ترجمه آرمان رشدی. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ (انتشارات ایلام سال انتشار2011) 175
[47] آیین ها یا رازهای هفتگانه کلیسای کاتولیک به ترتیب عبارتند از: تعمید، آمرزش، عشای ربانی، تایید، دستگذاری، ازدواج، مسح نهایی.
[48] ارل ای.کرنز. ترجمه آرمان رشدی. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ (انتشارات ایلام سال انتشار2011) 179
[49] همان، 399
[50] Jonathan Leeman. "A Baptist View of the Royal Priesthood of All Believers", The Southern Baptist Journal of Theology. Vol. 23. No.1 - 2019, 113.
[51] Soul Competency
[52] Leeman. A Baptist View of the Royal Priesthood of All Believers, 114.
[53] Ibid, 114.
[54] Anthony L.Chute, Nathan A.Finn, Michael A.G.Haykin. The Baptist Story from English Sect to Global Movement (Nashville: B&H Publishing Group, 2015), 287.
[55] Leeman. A Baptist View of the Royal Priesthood of All Believers, 114.
[56] Chute,.Finn, Haykin. The Baptist Story from English Sect to Global Movement, 332.
[57] Leeman. A Baptist View of the Royal Priesthood of All Believers, 115.
[58] Bill J. Leonard, The Challenge of Being Baptist (Texas: Baylor University Press, 2010), 38.
[59] اعمال رسولان 16: 15، 33 و اول قرنتیان 1: 16
[60] لئو روستن، محمد بقائی، فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی (انتشارات حکمت، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ ). ۱۰۴
[61] رومیان 6: 3-4
[62] پیتر مسترز، م. بهنام، غسل تعمید، تصویر و هدف آن (2011). 11
[63] روستن، ، فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی، ۱۰۴
[64] آلیستر مک گراث، عیسا دیباج، درآمدی بر الهیات مسیحی (انتشارات روشن، چاپ اول، ۱۳۸۵). 583
[65] لوقا ۲۲: 19-20
[66] Transubstantiation
[67] Consubstatiation
[68] Memorialism
[69] Herschel H. Hobbs, What Baptists Believe (Nashville: Broadman Press, 1964), 58.
[70] Bill J. Leonard, The Challenge of Being Baptist (Texas: Baylor University Press, 2010), 71.
[71] هنری تیسن، طاطهوس میکائلیان، الاهیات مسیحی (نسخه دیجیتالی).۳۱۴-۳۱۵
[72] Herschel H. Hobbs, What Baptists Believe (Nashville: Broadman Press, 1964), 59.
[73] Mark Dever, Jonathan Leeman, Baptist Foundations (Nashville: B&H Academic, 2015).204
[74] Ibid, 282.
[75] Ibid,283.
[76] Ibid, 161.
[77] Ibid, 164.
[78] Ibid, 167
[79] Ibid, 220.
[80] Ibid, 222-223.
[81] Ibid, 227.
[82] F. L. Cross, E. A. Livingstone, The Oxford dictionary of the Christian Church (Oxford University Press, 2005), 13, 108.
[83] R. G. Torbet, A history of the Baptists (Judson Press,1975), 170.
[84] Bill J. Leonard, Baptist Ways: A History (Valley Forge: Judson Press, 2003), 317.
[85] William H. Brackney, The Baptists (Westport, Conn.: Praeger, 1994), 175.
[86] R. S. Norman, The Baptist Way: Distinctives of a Baptist Church (Nashville: Broadman & Holman Publishers, 2005), 27.
[87] G. Wills, The Struggle for America's Soul: Evangelicals, Liberals, and Secularism. Grand Rapids (MI: Wm. B. Eerdmans Publishing, 1983), 34-35.
[88] The priesthood of all believers
[89] M. D. Sills, The Missionary Call: Find Your Place in God's Plan For the World (Chicago, IL: Moody Publishers, 2008), 30, 84-90.
[90] congregationalism
[91] Bill J. Leonard, Baptist Ways: A History (Valley Forge: Judson Press, 2003),11, 17-34.
[92] Thomas S. Kidd, Barry Hankins, Baptists in America: A History (New York: Oxford University Press, 2015), 201.
[93] William H. Brackney, The Baptists (Westport, Conn.: Praeger, 1994), 67-74.
[94] Baptist Church
[95] Walter B. Shurden, The Baptist identify: four fragile freedoms (Smyth & Helwys Pub ,1993), 24.
[96] Ibid, 23-27
[97] جاناتان لی من، عضویت کلیسا، بنای کلیسای تندرست، ترجمه محمد ثانوی (کانون کتاب مقدس،2014). 39
[98] https://bfm.sbc.net/bfm2000/
[99] Open Membership
[100] Close Membership
[101] Shurden, The Baptist identify: four fragile freedoms, 75.
[102] Soul freedom
[103] Mark Dever, Jonathan Leeman, Baptist foundation: Church Government for an Anti-institutional Age (B&H Academic, 2015), 162.
[104] Ibid, 161-163
[105] Ibid, 160.
[106] Jonathan Leeman, "Not an Augustinian Liberal, But a Liberal Augustinian," Providence. October 8, 2019. https://providencemag.com/2019/10/liberal-augustinian/#_edn1
[107] Erik Gregory, Politics and the Order of Love: An Ethic of Democratic Citizenship (Chicago: University of Chicago Press, 2008), 19.
[108] Jonathan Leeman, How the Nations Rage: Rethinking Faith and Politics in a Divided Age (Nashville: Nelson Books, 2018). 139-144, 154.
[109] انجیل لوقا ۲۰: ۲۵، ترجمه مژده برای عصر جدید
[110] Herschel H. Hobbs, What Baptist Believe (Nashville: Broadman Press, 1964), 82-85.
[111] Wayne A. Grudem, Politics According to the Bible (Zondervan, Kindle Edition), 25-26.
[112] Hobbs, What Baptist Believe. 84-85.
[113] Jonathan Leeman, Political Church (Illinois: InterVarsity Press, 2016), 93-97.
[114] Herschel H. Hobbs, What Baptist Believe (Nashville: Broadman Press, 1964), 85.
[115] Leon H. McBeth, The Baptist Heritage: Four Centuries of Baptist Witness (Nashville: Broadman & Holman Publishers,1987), 145-149.
[116] Ibid, 172-176.
[117] Ibid, 208-211.
[118] شلی، بروس ال. م. کاوه. درآمدی بر تاریخ کلیسا: جلد دوم. انتشارات پارس،۲۰۲۱.
[119] Barry Hankins, Uneasy in Babylon: Southern Baptist Conservatives and American Culture (Tuscaloosa: University of Alabama Press), 111-114.
References[edit]
ای.کرنز، ارل. آرمان رشدی. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ (انتشارات ایلام 2011)
برکوف، لوئیس. خلاصه اصول اعتقادات مسیحیت (انتشارات طلیم 1938)
بیانیه و پیام کلیسای تعمیدی. می 2023 | https://bfm.sbc.net/bfm2000/ |
تیسن، هنری، ط. میکائیلیان. الهیات مسیحی (انتشارات ایلام 2015)
روستن، لئو. محمد بقائی. فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی (انتشارات حکمت 1376)
شلی، بروس ال. م. کاوه. درآمدی بر تاریخ کلیسا: جلد دوم. (انتشارات پارس ۲۰۲۱)
کتاب مقدس. ترجمه قدیم (انتشارات ایلام 1999)
کرنر، ارل ای. آرمان رشدی. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ (انتشارات ایلام 2008)
لی من، جاناتان. محمد ثانوی. عضویت کلیسا: بنای کلیسای تندرست (انتشارات کانون کتاب مقدس 2014)
مسترز، پیتر. م. بهنام. غسل تعمید، تصویر و هدف آن (انتشارات متروپولیتن تابرنکل 2011)
مک گراث، الیستر. عیسی دیباج. درآمدی بر الهیات مسیحی (انتشارات روشن 1385)
Armstrong, John H. Engle, Paul E. Understanding Four Views On Baptism (Zondervan 2007)
Bebbington, David W. Baptists Through the Centuries: A History of a Global People (Baylor University Press Waco, TX 2010)
Chute, Anthony L. Finn, Nathan A. Haykin, Michael A. G. The Baptist Story: From English Sect to Global Movement (B&H Publishing Group 2015)
Cross, Anthony R. Baptism and The Baptists: Theology And Practice in Twentieth-Century Britain (Wipf and Stock Publishers 2000)
Dever, Mark. Leeman, Jonathan. Baptist Foundations (B&H Publishing Group Nashville, Tennessee 2015)
Gregory, Erik. Politics and the Order of Love: An Ethic of Democratic Citizenship. Chicago (University of Chicago Press, 2008)
Grudem, Wayne A. Politics According to the Bible (Zondervan, Kindle Edition 2010)
Hankins, Barry. Uneasy in Babylon: Southern Baptist Conservatives and American Culture (University of Alabama Press Tuscaloosa 2002)
Heath, Gordon L. Dvorak, James D. Baptism: Historical, Theological and Pastoral Perspectives (Wipf and Stock Publishers 2011)
Hobbs, Herschel H. What Baptist Believe (Nashville: Broadman Press, 1964)
Jamieson, Bobby. Leeman, Jonathan. Understanding baptism (B&H Publisher 2016)
J. Leonard, Bill. The Challenge of Being Baptist (Baylor University Press, Waco, Texas 2010)
L. Chute, Anthony. Finn, Nathan A., Haykin, Michael A. G. The Baptist Story from English Sect to Global Movement (B&H Publishing Group Nashville, Tennessee 2015)
Leeman, Jonathan. A Baptist View of the Royal Priesthood of All Believers (The Southern Baptist Journal of Theology. Vol. 23. Num.1 2019)
Leeman, Jonathan. How the Nations Rage: Rethinking Faith and Politics in a Divided Age. Nashville (Nelson Books, 2018)
Leeman, Jonathan. Not an Augustinian Liberal, But a Liberal Augustinian, Providence. October 8, 2019. https://providencemag.com/2019/10/liberal-augustinian/#_edn1
Leeman, Jonathan. Political Church (InterVarsity Press Illinois 2016)
McBeth, Leon H. The Baptist Heritage: Four Centuries of Baptist Witness (Broadman & Holman Publishers Nashville, TN 1987)
Nettles, Tom J. Baptist Foundations: Church Government for an Anti-Institutional Age (B&H Academic Nashville, TN 2015)
Pendleton, J. M. Baptist Church Manual: Designed for the use of Baptist Churches (Broadman press Nashville 1966)
Rawlings, Harold. Basic Baptist Beliefs (21st Century Press Publisher 2005)
Shurden, Walter B, The Baptist identifies: four fragile freedoms (Smyth & Helwys Publishers 1993)
Torbet, Robert G. History of the Baptists (Judson Pr. Publisher 1973)
Weaver, C. Douglas. In Search of the New Testament Church: The Baptist Story (Mercer University Press Macon, GA 2008)
Wills, Gregory A. Democratic Religion: Freedom, Authority and Church Discipline in the Baptist South 1785–1900 (Oxford University Press New York 1997)
- ↑ کتاب مقدس (ترجمه قدیم ed.). غلاطیان 3: 11. Search this book on
- ↑ Rawlings, Harold (2005). Basic Baptist Beliefs. 9-10: 21st Century Press Publisher. Search this book on
- ↑ کرنز, ارل ای (2014). سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ. 79- 84: انتشارات ایلام. Search this book on
- ↑ Torbet, Robert G (1973). History of the Baptists. Judson Pr Publisher. pp. 18–21. Search this book on
This article "تفاوت های بپتیست" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:تفاوت های بپتیست. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.